پاراگوئهایها فرهنگ خود را با هنرهایی نظیر قلابدوزی ("آهو پوی") و توری بافی ("ناندوتی") ابراز میکنند . موسیقی پاراگوئه شامل رقص موزون پولکا، رقص گالوپا و رقص آرام گوارانیاس میباشد که با چنگ بومی نواخته میشود. آنها همچنین از خوردن سوپا پاراگوئیما لذت میبرند که شبیه به نان ذرت ضخیم است. این غذا از پنیر، پیاز، فلفل دلمهای، پنیر روستایی، آرد ذرت زرد، شیر، ادویه جات، کره، تخم مرغ و مغز ذرت تازه تهیه میشود.
سالهای 1950 و 1960 شاهد شکوفایی نسل جدیدی از رمان نویسان و شاعران پاراگوئه مثل خوزه ریکاردومازو، روکه والیوس و آگرستو روآ باستوس بود. فیلمهای پاراگوئهای زیادی نیز ساخته شد.
مردمان طبقه? بالا عموماً یک یا دو نسل قبلشان رعیت بودهاند. این به آن معنی نیست که سلسله مراتب اجتماعی وجود ندارد. بلکه رابطه? بین شهرنشین و روستانشین، کارفرما و کارگر، کارگر یدی و فکری کماکان وجود دارد. از طرفی تغییر طبقاتی زیاد رخ میدهد و گاهی رعیتی فقیر، سربلندتر از مردم مرفهاست.
زندگی اجتماعی عمدتاً حول خانواده? بزرگ پدر و مادر، بچهها و نزدیکان و پدربزرگ و مادر بزرگ میچرخد. پاراگوئهایها به خانواده? خود بسیار وفادارند. و خانواده پناهگاه و پشتیبان آنها به شمار میآید.
علایق خانواده در ایسنت که وارد چه حزبی شوند، با چه کسی ازدواج کنند، چه نوع کاری برای خود پیدا کنند. گاهی لباس قانون بر تن میکنند و گاهی در برخی موارد – از کشور مهاجرت میکنند. به جز دوستان معتمد قدیمی، به هر کسی که خارج از خانواده باشد با بی تفاوتی و گاهی با بدگمانی برخورد میکنند.
در داخل خانواده، ارزشهای سنتی ارجحیت دارند. کودکان باید پیرو والدین خود باشند و زنان باید تابع شوهر خود باشند. والدین تعمیدی روابط خاصی با خانواده دارند. زیرا اغلب آنها را به خاطر جایگاه اجتماعی مطلوبشان انتخاب میکنند تا امنیت بیشتری برای کودکان فراهم شود. خانواده احترام زیادی برای آنها قائل میشود و در مقابل، توقع حمایت و پشتیبانی را از آنها دارد.
[ ]
+ نوشته شده در ساعت 2:19 عصر توسط Mirzaali